وبلاگ
صندلی لهستانی یا شماره ۱۴: داستان تولد یک شاهکار “جهانی”
- مدت زمان تقریبی مطالعه: 3 دقیقه

اواسط سال ۱۹۶۴ بود. وقتی برند ایکیا صندلی مدل الگا خود را با آب و تاب فراوان معرفی کرد، بازخوردهای عجیب و غریبی دریافت کرد. عدهای تعجب کردند، عدهای به آنها برخورد و عدهای با وا مصیبتا، ایکیا را محکوم به کپیکاری و تقلب کردند! اما خب داستان چه بود؟ الگا یک کپی تمام پلاستیکی از صندلی لهستانی یا شماره ۱۴ ای بود که بیش از ۱۰۰ سال و با تولید بیش از ۵۰ میلیون نسخه، یکی از نامدارترین صندلیهای دوران خودش و حتی عصر حاضر به شمار میرفت. صندلی شماره ۱۴ که توی ایران ما اون رو به اسم لهستانی میشناسیم.
تولد ایده صندلی لهستانی یا شماره ۱۴ در قلب بحران
زمستان سال ۱۸۴۲، زمستانی سرد و برفی معمولی برای مایکل تونت، صنعتگر، نبود. مایکل تونت در آن زمستان، در سن ۴۶ سالگی، هرچه داشت و نداشت را تقدیم طلبکارانش کرد. وقتی جایی برای زندگی ندید، شهر خودش را که در آلمان امروزی بود، ترک کرد و راهی وین اتریش شد.
مایکل تونت ذاتاً آدم ترسو و ریسکناپذیری نبود. برای همین یکراست رفت پیش رفیق کافهدارش و از او خواست تا کاری در کافهاش برایش دست و پا کند. رفیق مایکل تونت که میدانست باریستا شدن در قد و قواره مایکل تونت نیست، به او پیشنهاد داد تا در ازای دریافت دستمزد، چند صندلی جمعوجور و ارزان برایش بسازد تا بتواند فضاهای خالی کافه را با آنها پر کند و مشتریهای بیشتری جذب کند.

مایکل تونت که سرش برای هر نوع چالشی درد میکرد، قبول کرد تا با ارزانترین چیزها، صندلی مورد نظرش را بسازد. به همین دلیل دست به کار شد و از هر جایی که فکر میکرد، سراغ متریال ارزان را گرفت. در جستوجوهایش، یک روز گذرش به کارگاه زغالسازی افتاد. آنجا دید کارگرها شاخههای نازک و گردی را که یک جورایی ضایعات کارگاههای نجاری بودند، برای ساختن زغال در کوره میریختند.

مایکل تونت برای اینکه طرح خودش را پیاده کند، چندتایی از آنها برداشت و راهی کارگاه اجارهایاش شد. چند روزی که با شاخهها کلنجار میرفت، به ذهنش رسید که فرم دلخواه خود را به صورت دستی و قالبگیری روی آنها پیاده کند. از همین رو، شاخهها را خوب خیس کرد، در قالب مدور خود گذاشت و به مدت ۲۰ ساعت زیر حرارت و فشار قرار داد. وقتی ۲۰ ساعت گذشت و قالب را باز کرد، با چوبی فرمگرفته مواجه شد که خیلی راحت میتوانست روی آنها پرداخت نهایی را انجام دهد و با چند پیچ و مهره، صندلی خودش را سر هم کند.

از کافههای وین تا شهرت جهانی
در سال ۱۸۵۹ بود که مایکل تونت موفق شد اولین صندلی شماره ۱۴ خودش را بسازد. نه تنها این صندلی مورد استقبال رفیق کافهدارش قرار گرفت، بلکه او توانست سفارشهای بیشتری به مایکل تونت بدهد؛ زیرا آن زمان، کافههای اتریش جای نسبتاً خوبی برای گپ و گفتمانهای روزانه یا محلی برای تفکر و کار شده بودند. نقل است که لنین ایدههای انقلابی خودش را روی همین صندلی شماره ۱۴ و در همین کافهها برای دوستانش شرح میداده است.

چند سالی میگذرد و صندلی شماره ۱۴ در نمایشگاههای مختلف به عنوان بدیعترین و خلاقانهترین اثر معرفی میشود. به طوری که سال ۱۸۶۷ در نمایشگاه پاریس، مدال طلای بهترین اثر را به آن اهدا میکنند.
سبک طراحی صندلی شماره ۱۴ نه کلاسیک است و نه مدرن. به همین دلیل، لوکوربوزیه، پایهگذار معماری مدرن، از این محصول به عنوان اثری یاد میکند که پر از ریزهکاری و خلاقیت است و هیچ نقصی در طراحیاش وجود ندارد و میتوان در طراحی مدرن هم از آن استفاده کرد. همین تطبیقپذیری در طراحی، باعث شد صندلی شماره ۱۴ دوران حیاتش به بیش از ۱۵۰ سال برسد و عنوان “صندلی صندلیها” را برای خودش کسب کند.





