در این مقاله میخوانید

Beetle

چند وقت پیش داشتم پادکستی در مورد خلاقیت و کپی کاری گوش می‌کردم و در حینش هرچند که میدونم این کار اشتباهه، استوری یکی دوتا از دوستانم رو می‌دیدم که اکیپی با ماشین‌های کلاسیک و باحال توی جاده چالوس به سمت شمال بودن که اون وسط مسطای ماشین‌ها چشم من به ماشینی افتاد که فکر نمی‌کردم بتونه این همه مسیر سر بالایی رو بیاد همین که داشتم مطالب پادکست و استوری رفقا رو توی ذهنم تجزیه و تحلیل می‌کردم پیش خودم گفتم بیام ببینم این ماشین جذاب کلاسیک، زاده خلاقیت طراحش بوده یا این ماشین هم یه کپی‌کاری تمیز از یک مدل دیگه‌است هرچند که جست‌وجوی من نه تنها درهای شگفتی رو روی من باز کرد بلکه فهمیدم دیکتاتورها و کسایی که جنگ‌های جهانی به راه می‌ندازن هم می‌تونن قوه خلاقیت داشته باشند و توی طراحی خودرو یکاری انجام بدن.

خب امروز می‌خوایم بریم سراغ خودرویی که آدلف هیتلر اون رو به اسم kdf واگن می‌شناخت، پورشه اون رو پورشه ۶۰ صدا می‌زد مابقی دنیا بجز فرانسه و ایران اون رو سوسک صدا می‌کردن و ما اون رو به اسم غورباقه‌ایی می‌شناسیم.

نقطه آغازین این ماشین بر می‌گرده به یک سری فستیوال‌ به اسم قدرت از طریق شادی که هیتلر طبقه متوسط جامعه رو هدف قرار داده بود و می‌خواست با اجرای یک سری فستیوال‌ها و همایش‌ها یک روح شادی رو به طبقه متوسط و کارگر جامعه که پول آنچنانی نداشتند تا خرج تفریح و سرگرمی‌شون کنند تزریق کنه توی این فستیوال انواع کنسرت‌ها و آموزش رقص و غیره اجرا می‌شد تا طراحی یک ماشین اختصاصی برای مردم این طبقه که پیش از آغاز جنگ جهانی نزدیک ۱۰ میلیون نفر جمعیت داشتند.

هیتلر که خودش نقاش بود و یک علاقه ویژه به هنری فورد داشت یک‌سری طرح رو به فردیناند پورشه که اون زمان مشغول طراحی موتورهای هوا خنک بود نشون میده و از اون می‌خواد تا ماشین ۵ نفره‌ایی طراحی کنه که نهایت هزینه‌اش ۱۰۰۰ رایش‌مارک یعنی مساوی یک موتور سیکلت و نهایت سرعتش هم ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت باشه.

فردیناند پورشه که توانایی بالایی در طراحی موتورهای کم هزینه و متوسط توان داشت دست به کار می‌شه و سریعا یک موتوری رو برای طراح‌های اولیه هیتلر آماده سازی می‌کنه و چون تا اون زمان نه کمپانی به اسم وکس واگن و نه کمپانی به اسم پورشه وجود خارجی نداشته. جناب طراح، طراحی ماشین خودش رو پیش کمپانی‌های مطرح اون زمان یعنی اوپل و بنز می‌بره تا شاید یکی از این دو کمپانی بتونه خروجی کار رو در بیاره. کمپانی اوپل که رابطه دعوایی با فردیناند داشته سریعا طرح رو رد می‌کنه ولی بنز قبول می‌کنه از طرح فردیناند ۳۰ عدد تولید کنند. ۳۰ عدد تولید شده توسط بنز به اسم FDK تایپ ۱ به وسیله ۲۰۰ سرباز راهی جاده‌های رایش میشه و با ثبت ۲ میلیون کیلومتر رانندگی از پس سخت‌ترین آزمایش‌ها بر بیاد. بنز که می‌بینه این ماشین ارزون قیمت و متوسط توان تونست تمامی تست‌ها رو پشت سر بذاره به فردیناند میگه که برای ساخت ماشینت یک کمپانی دیگه رو پیدا کن و ما قد و قامتون انقدر بزرگ هست که خودمون رو درگیر همچین ماشینی نمی‌کنیم. در همین حین هیتلر که می‌بینه زمان عرضه ماشین مردمیش داره به تعویق میافته فردیناند رو مأمور تأسیس کارخونه‌ایی به اسم وکس واگن یا همون فولکس واگن می‌کنه فردیناند هم که علاقه زیادی به مدل کارخانه‌داری بنز و اوپل و مابقی کارخونه‌های ماشین‌سازی نداشته به همراه یک سری از مهندس‌های خودش راهی آمریکا میشن تا بتونند مدل چیدمان کارخانه و فرآیند ماشین سازی اون‌ها رو توی کشور خودشون پیاده سازی کنند. این حرکت پورشه جواب می‌ده و کارخونه وکس واگن با ظرفیت سالانه تولید هزاران دستگاه FDK واگن تایپ ۱ در ولفزبورگ افتتاح میشه.

روزگار زیاد با جناب پورشه همراهی نمی‌کنه و کارخونه‌ایی به اسم تاترا در چکاسلواکی از جناب پورشه بابت استفاده بدون اجازه ۱۰۰ پتنت در زمینه خودروسازی در خصوص تایپ ۱ شکایت می‌کنه و ادعا می‌کنه که آقای پورشه در زمینه طراحی این محصول، از ماشین تاترا ۷۷ اون‌ها تقلب کرده که خب ظاهرا دادگاه مربوط به رسیدگی به جرایم نقض پتنت تاترا رو پیروز این دعوای حقوقی می‌کنه و جناب پورشه رو به پرداخت جریمه محکوم می‌کنه. هیتلر که تازه آتیش جنگ جهانی دوم رو روشن کرده بود در جریان امور دادگاه قرار می‌گیره و از پورشه می‌خواد که برای پرداخت جریمه زیاد عجله نکنه و زمانی که پورشه علت رو جویا می‌شه هیتلر چند روز بعد با اشغال چکاسلواکی و به مالکیت در آوردن کارخونه تاترا جواب پورشه رو میده

اون زمان هیتلر خط تولید تمامی مدل‌های تاترا ۷۷ و ماشین‌ها سواری تاترا رو جمع می‌کنه و فقط به اون کارخونه اجازه تولید ماشین سنگین و کامیون میده و از کارگرهای اون کارخونه برای تولید ماشین‌های جنگی جبهه خودش استفاده می‌کنه هرچند این حرکت باعث شد پورشه زمان و هزینه مناسبی برای تولید تایپ ۱ داشته باشه اما شعله‌ور شدن آتیش جنگ و درخواست روز افزون هیتلر از پورشه برای تأمین ماشین‌های جنگی باعث میشه پورشه برای مدتی تولید تایپ ۱ رو کلا کنار بذاره و بر اساس همون پلتفورم دو مدل به اسم مجزا تولید کنه که اولین مدل در زمین‌های هموار و ناهموار و فقط خشکی توانایی حرکت داشت اما مدل دوم علاوه بر زمین‌های هموار و ناهموار یک پروانه مکانیکی پشت ماشین به صورت دائم وصل بود و توانایی پیماش ماشین در آب دریا یا رودخانه رو به افسران نازی می‌داد.

با خودکشی هیتلر و اسیر شدن پورشه در فرانسه و پایان جنگ کار کارخانه ماشین سازی مردم آلمان یعنی وکس واگن نیز به پایان خودش نزدیک شد آلمان اون زمان ما بین تمامی کشورهای پیروز تقسیم شد و قسمت ولفزبورگ که محل تولید ماشین‌های تایپ ۱ بود به دست نیروهای بریتانیایی افتاد. کارخانه‌های ماشین سازی بریتانیایی‌ها که علاقه چندانی به وکس واگن نداشتند تصمیم گرفتن سمت این کارخونه نرن و توی اون سرمایه‌گذاری نکند دولت بریتانیا که میدید این کارخونه با اون حجم از کارگر بیکار وبال و توانایی هزینه کردن رو نداره تصمیم گرفت به صورت حمایتی نیاز ۲۰ هزار دستگاه ماشین ارتش خودش رو به این کارخونه واگذار کنه و این حرکت باعث شد کارخونه وکس واگن با تیراژ ۲۰ هزار عدد اولین سری تایپ ۱ بدون استفاده نظامی رو روانه باز کنه.

این روال تولید تا سال ۱۹۴۹ ادامه داشت و کم کم وکس واگن تایپ ۱ توی شهرهای اروپا به صورت جسته و گریخته به عنوان ارزون‌ترین ماشین اون زمان خرید و فروش میشد و توی جاده‌های سرسبز اروپا دیده می‌شد حالا زمان اون بود که وکس واگن با انتقال کارخونه خودش به مکزیک میزان تولیدات خودش رو برای به تصاحب در آوردن قاره آمریکا زیاد کنه و چون تصور می‌کرد می‌تونه فروش خودش رو با بدست آوردن بازار امریکای شمالی زیاد کنه سریعا مدل‌های مختلفی از وکس واگن تایپ ۱ شامل ون، اتوبوس،‌اتوماتیک و کروک رو روانه بازار پر رقابت آمریکای شمالی کنه اما خب بخت زیاد یار وکس واگن نبود و توی سال اول فقط دو دستگاه وکس واگن فروخته شد اما ممارست این کارخونه روی این مدل ول کن ماجرا نبود و تا سال ۱۹۵۵ وکس واگن تونست ۱ میلیون دستگاه توی قاره آمریکای شمالی و ایالات متحده به فروش برسونه.

ماشین ۱ میلیونیموم به رنگ طلایی پوشش داده شد و الان توی موزه وکس واگن قابل مشاهد‌ه‌است.

این روال ساخت وکس واگن تایپ ۱ همچنان به قوت خودش باقی بود که کم کم وکس واگن تصمیم گرفت یه دستی روی سر و کله این ماشین بکشه اما این دست به سر کشیدن در حد طراحی ریزه‌کاری‌های جدید نه تغییر و تحولات بزرگ روی تایپ یک بود با این حقیقت مهلک رو برو شد که بازار جذاب آمریکای شمالی کم کم از رقبای اروپایی و ژاپنی ارزون‌ قیمت‌تر و زیباتری و پر شتاب‌تر پر کشده و کسی رقبت به خرید تایپ ۱ نداره در همین زمان هول و حوش دهه ۷۰ میلادی میلیون‌ها نسخه از تایپ ۱ در جهان فروش رفته بود و رکورد فروش مدل تی هنری فورد هم شکسته بود از همین رو وکس واگن تصمیم گرفت کارخونه ولفزبورگ رو کلا از خط تولید مدل تایپ ۱ خالی کنه و جا رو به مدل جذاب و بروز تر یعنی وکس واگن گلف بده.

گفتیم کشش توی بازار آمریکای شمالی و اروپا داشت افت می‌کرد اما بازارهای جهان سومی مثل آفریقای جنوبی و برزیل و مکزیک همچنان وکس واگن تایپ ۱ مورد پسند و پذیرش جامعه بود از همین رو وکس واگن تمام تلاشش رو کرد که نهایت ظرافت رو روی طراحی این محصول پیاده کنه و با کار گذاری یک سری آپشن مثل گلدون و غیره یکمی این محصول رو لوکس کنه.تا اینکه مکزیک تصمیم می‌گیره اواسط دهه ۸۰ تولید این ماشین رو متوقف کنه که خب زیاد زورش به بازار نرسید و بعد از گذشت تقریبا ۶ سال از زمان توقف تایپ ۱ مجددا اوسط دهه ۹۰ میلادی وکس واگن تیپ ۱ به بازار مکزیک راه پیدا کرد و تا سال ۲۰۰۳ با تولید آخرین مدل تایپ ۱ به عدد ۲۱٫۵۲۹٫۴۶۴ دست یافت.

این وسط مسطا هم وکس واگن با چندین فیس لیفت از این مدل شمارگان وکس واگن بیتل رو به ۵ تایپ رسوند که در نهایت وقتی دید دیگه بازار رقبت آن‌چنانی به این مدل نداره سال ۲۰۱۹ پایان تولید وکس واگن بیتل در تمامی مدل‌ها رو اعلام کرد.

از وکس واگن بیتل تایپ ۱ به عنوان پرتیراژترین خودرویی که اصلا تغییری به خودش ندید و نزدیک ۵۰ سال تولید بدون وقفه شد یاد کرده میشه که همین موضوع باعث شد در جدول برترین ماشین‌های قرن بیستم وکس واگن بیتل در رتبه ۵ قرار گیرد.

وکس واگن بیتل همچنان توی ایران به اسم قورباغه‌ایی معروف و هواداران خاص خودش رو داره که معروف‌ترین رنگ‌ها میشه به نخودی و سبزش اشاره کرد.

این بود نتیجه یک تحقیق کوچیک در مورد یک فستیوال به اسم قدرت از طریق شادی که به تولید واکس واگن بیتل منتهی شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید
برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.
منو
0 محصول سبد خرید
حساب کاربری من